قوی و محکم، فرمانروای سفاک مغول |
چنگیز |
کنیه ای برای بهرام شپهسالار ارتش هرمز و انوشروان ساسانی به خاطر اندام بایکش و نام مرغی است که آن را کاروانک می گویند. |
چوبین |
شروع نام با ( ج )
بیدادگر، شکسته بند |
جابر |
نام قریه در شام، نام قبیله |
جاسم |
پاینده، همیشه، دایم |
جاوید |
ستمگر، ظالم |
جبار |
دوقلو |
جبلی |
رودخانه، نهر، جوی |
جعفر |
پرمایه، باشکوه، بزرگ |
جلیل |
زیبا رو، نیکوسیرت، زیبایی |
جمال |
بلندقدر، دارای منزلت فراوان، گروه بسیار از هر چیز |
جمشید |
سرور، درگاه،آستان |
جناب |
جوانمرد، بسیار بخشنده، اسب نیک رو |
جواد |
دلاور، شاداب |
جوان |
بخشنده و دادگر جهان(خدا) |
جهان بخش |
کارآزموده، چشم و گوش باز |
جهان بین |
دارنده جهان |
جهاندار |
شاه جهان |
جهانشاه |
جهان گشا و فاتح، پیروز |
جهان گیر |
شروع نام با (ث )
پایدار، استوار |
ثابت |
روشن، سوراخ کننده |
ثاقب |
حاصل درخت، میوه |
ثمر |
گران، سنگین، پرقیمت |
ثمین |
نام مرد تدبیر و شجاعت، مزد، پاداش |
ثواب |