نام خداوند |
دادار |
داد دهنده |
دادکار |
نام خداوند،عادل |
دادگر |
یکی از شخصیتهای شاهنامه |
داراب |
مالک |
دارا |
پژوهنده، شاعر، دانشمند |
دانا |
قضاوت خداوند، نام یک از چهل پیامبر بزرگ |
دانیال |
محبوب، نام پیامبری |
داوود |
همت، بخشش، شادان |
دل شاد |
سردسته ده نفر فراش یا سپاهی و سرباز |
دهباشی |
دهدار، صاحب ده |
دهخدا |
پاینده، جاوید، ماندنی |
خالد |
شرق، جای برآمدن آفتاب |
خاور |
چیزی که خداوند بخشیده است. |
خداداد |
خورآسان، جایی که خورشید به آسانی سر می زند ودیده می شود. |
خراسان |
شاد، خندان |
خرم |
نیم نام، نیم آوازه، پادشاه |
خسرو |
دلیر، نیرومند، پسرداریوش هخامنشی،(می زنم تو مخت ها) |
خشایار |
دوست، صادق، دوست مهربان |
خلیل |
چادردوز، شاعر و حکیم و فیلسوف معروف ایران |
خیام |
خوب فکر، خیرخواه، طالب خوبی |
خیراندیش |
کشاورز، برزگر، شیر |
حارث |
نگهبان، پاسدار |
حارس |
مدافع |
حامی |
ستاینده، ستایشگر، درود فرستنده |
حامد |
منسوب به حایر، زمینی که مرقد سیدالشهدا(ع) در آن واقع است. |
حایری |
دوست، معشوق، محبوب و دوستدارخدا |
حبیب |
دلیل، نمودار، برهان |
حجت |
آهنگر، آهنکار و آهن فروش |
حداد |
شمشیر بران، تیزی شمشیر |
حسام |
صاحب جمال، زیبارو، نیکو |
حسن |
ر.ک حسن |
حسین |
عظمت، بزرگی، شرم و حیا |
حشمت |
پنبه زن،نام منصور حلاج |
حلاج |
ستاینده خدا، کسی که خدای یگانه را ستایشگر است. |
حمدالله |
شیر، عموی پیامبر |
حمزه |
پسندیده، ستوده، مبارک |
حمید |
شیر، یکی از نام های حضرت علی(ع) |
حیدر |